** « در پنجم طلبکاری ندارم، [و] در سوّم بدهکاری . » **
* « بُـغـاز، یِــدِّه بُـقـوم دو . »
** « گلو (حنجره) هفت پیچ و خم است (دارد) . » **
* « بلدسیز یولا چیـخـَـن، یـولــو آزار . »
** « بدون بلد به راهی رفتن، راه را گم می کند . » **
* « بـو ئیـل کی قـوش، گَـلِـب بیلـــدِرکِـی قـوشـا؛ جیک جیک اُئورگَــدیر . »
** « گنجشک امسالی، آمده به گنجشک پارسالی؛ جیک جیک یاد میده . » **
* « بوتّـا دیـبِـنَـن عَـمَـلَـه گَـلـمِـیش . »
** « از زیر بونه به عمل آمده . » **
* « بـوردا ایکّـی سیـچـان دعـوا اِئـلسِـین، بیــری نـین بُـوینُــو سیـنَـــر . »
** « در اینجا [اگر] دو تا موش دعوا کنند، گردن یکیشون میشکنه . » **
* « بـو سئـوزئـو، اِشَّــک گئـوتـونَـه قـویـای، قـوردا قـانشـار گِــدَر . »
** « [اگر] این حرفو به [در] کو... خر بذاری، به پیشواز (رو به، به طرف) گرگ میره . » **
* « بـو کَــردیـنِـه سُـوارّام، زیـقِـه اوتـورار او کَـــردیَـه . »
** « این کرت را آب میدم، نمش به آن کرت میشینه . » **
* « بـو گئـوز اُ گئـوزه ایشّـِـخ وِرمَـــز . »
** « این چشم به آن چشم نور (روشنایی) نمیده . » **
* « بـولاردان، فـاطـیـا تـومـان اولمـــاز . »
** « [از] این چیزا برای فاطی تنبان نمیشه . » **
* « بـولاغیـن گَــرَگ اُئـوزونَــن سـو چیخَــه . »
** « چشمه باید از خودش آب داشته باشد . » **
* « بـیـجَـه اَلــدَن سَـس چیخمَــز . »
** « از یک دست صدایی در نمیاد . » **
* « بیـر اَلـینن ایکِّـه قـارپـوز، گئوتورلَـنـمَــز . »
** « با یک دست دوتا هندوانه، نمیشه برداشت . » **
* « بیـر تیکَـه چؤرگـی، بیلمَـه دیگ آغـزومـوزا قـویـدوک یـا بـورنـومــوزا ؟ »
** « یک تیکه نان را، ندانستیم تو دهنمون گذاشتیم یا بینی مان ؟ » **
* « بیر دِدَه، قیرخ اوغلانو ساخلار،[آمّا] قیرخ اوغلان بیر دِدَه نِـه ساخلیابیلمَــز . »
** « پدری چهل پسر را نگه میدارد، [امّا] چهل پسر پدری را نمی توانند نگه دارند . » **
* « بیر ساعتـدی تُـنبَـکی یانیــر، الآن دییـَـر نَـمَــه قوخوسو گَـلیـــر ؟ »
** « یک ساعته [که] تنبکش داره می سوزه، حالا [تازه] میگه بوی چیه میاد ؟ » **
* « بیــر قَبیـرَه، ایکِّـه اؤلـو قـویمــازلار .»
** « داخل یه قبر، دوتا مرده (میّت) نمیذارن . » **
* « بیـر گِئـدیـرَم گِئـدیـرَم نَـن قــورخ، بیـر یِـئمیـرَم یِـئمیـرَم نَـن . »
** « یکی از [کسی که میگه] میرم میرم بترس، یکی از [کسی که میگه] نمی خورم نمی خورم . » **
* « بیـرِه نِـه بیـلِــرسَن، بیشِـی نِـه یـوخ . »
** « یکی شو میدونی، پنج تا شو نه . » **
* « بیـر یــِـردَه یاتمـاز که آلتیـنا سو گِــدَه . »
** « جایی نمی خوابه که زیرش آب بره . » **
* « بیز گَـلمیشَـک گَـلین گـؤرمـاقــا، گَـلین گِـئدیب اؤدون دؤشـؤرمـاقـــا . »
** « ما آمدیم [برای] دیدن عروس، عروس رفته تپاله جمع کردن . » **
* « بیــزَه گَـلَـن، بیــزَه اؤخشـــار . »
** « [کسی که] به خانۀ ما میاد، به ما شباهت داره (شبیه خود ماست) . » **